معنی بدون میکروب

حل جدول

بدون میکروب

استریلیزه


زهرابه میکروب

توکسین


کاشف میکروب

پاستور، لویی پاستور


میکروب شناسی

میکروبیولوژی

لغت نامه دهخدا

میکروب

میکروب. [رُ] (فرانسوی، اِ) رجوع به میکرب شود.


بدون

بدون. [ب ِ ن ِ] (حرف اضافه ٔ مرکب) بغیر. بجز. (آنندراج) (ناظم الاطباء). بی. بلا. (یادداشت مؤلف): بتلاء؛ عمره ٔ بدون حج. (منتهی الارب). اراضی بدون مالک، یعنی بی مالک. بدون او این کار میسر نیست، یعنی بی او. (از یادداشت مؤلف).

فرهنگ فارسی هوشیار

میکروب

جانوران ذره بینی بسیار کوچک که باعث بیماری می گردند

فرهنگ معین

میکروب

(رُ) [فر.] (اِ.) = میکرب: جانداران ریز ذره بینی که در آب، هوا و خاک و غیره وجود دارند و تولید بیماری های گوناگون می کنند.

فرهنگ عمید

میکروب

جانور ذره‌بینی که در همه‌جا پیدا می‌شود و باعث تولید یا سرایت بیماری در انسان و حیوان می‌شود،


میکروب شناس

کسی که به بررسی و مطالعۀ ویژگی زیستی میکروب‌ها می‌پردازد، میکروبیولوژیست،


میکروب شناسی

دانشی که به بررسی شرایط زیست انواع میکروب‌ها می‌پردازد، میکروبیولوژی،

فارسی به عربی

بدون

بدون، لکن

عربی به فارسی

بدون

برون , بیرون , بیرون از , از بیرون , بطرف خارج , انطرف , فاقد , بدون

ترکی به فارسی

واژه پیشنهادی

میکروب کزاز

نوعی از فلوت

معادل ابجد

بدون میکروب

340

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری